تاریخ اسلام، یک پکیج کامل و درهم تنیده است، وقایع بیارتباط به رخدادهای پیرامونی نیست. طبیعی است که با انتخاب یک روایت و یا برش قطعهای از تاریخ، نمیتوان در مورد تمام رخداد به داوری نشست. وقایع و رخدادهای مربوط به حضرت زهرا سلاماللهعلیها از این قاعده مستنثی نیست. در منابع تاریخ و حدیثی، در خصوص این بانوی بزرگ و مقاطع مختلف زندگی وی، مطالبی پراکنده آمده است. در این میان آنچه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، وقایع مربوط به روزهای پایانی عمر بیبی است. برای اثبات این مدعا همین بس که ابن ابیالحدید متوفای 646، در جلد شانزدهم شرح نهجالبلاغه، 70 صفحه را به تحلیل این وقایع اختصاص داده است. ابن ابیالحدید میگوید، یکبار از علی بن فارقی مدرس مدرسه غربی بغداد پرسیدم: آیا ادعاهای حضرت زهرا در خصوص مالکیت فدک صحیح بود؟ استاد گفت: «بله». گفتم پس چرا خلیفه او را تصدیق نکرد؟ علی بن فارقی گفت: خلیفه هوشیار بود! اگر آن روز او تصدیق می کرد، فردا میآید خلافت را برای همسرش ادعا میکرد!
بنده مانند هر طلبهی دیگر، به مقدار بضاعت، کتب مرتبط را مطالعه کردهام، ولی تا کنون کتابی به دقتِ کتاب «زندگانی فاطمه زهرا» تألیف مرحوم استاد سید جعفر شهیدی ندیدهام. کتاب 260 صفحه است، اما مُخ مطالبِ منابع مختلف در آن بازتاب یافته است. مطالعه این کتاب، میتواند برای طلاب، دانشجویان و عموم مردم مفید باشد. یعنی هم اهلعلم را سیراب و هم تودههای مردم را آگاهی میبخشد.
در هفته پیش، مناظرهای میان دو تن از عالمانِ صاحباثر، در موضوع رخدادهای منتهی به شهادت حضرت زهرا(س) برگزار شد. هواداران و منتقدان جدی هر دو طرف، وسیلهی بازتاب گستردهی محتوای این مناظره در فضای مجازی شدند. تصور بنده چنین است که نه جناب اردستانی تبیین مبتنی بر دادهای تاریخی ارائه کرد و نه نقدهای جناب آقای کاشانی، دندانگیر بود. به نظر میرسد بخشی از این نقدها ناشی از پرداختن به جزئیات ماجرا است. جزئیات ماجرا، به آن وضوحی که برخی از اهلمرثیه و منبر میگویند، در منابع نیامده است. بنده در جنب کتاب «زندگانی حضرت فاطمه زهرا» منابع دیگری را نیز دیدهام؛ اما چنانکه عرض شد، هیچکدام را به اندازه این کتاب دقیق نیافتهام.
مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی -که خود در حوزه نجف به اجتهاد نایل آمده بود و در دانشگاه تهران متخصص تاریخ اسلام بود-، در همین کتاب خودش، فراوان رخ دادهای تاریخی را از منابع مختلف نقل میکند و به تحلیل آن میپردازد، اما عبارت «خدا میداند» را کراراً به کار میبرد. گاهی در برخی از صفحات، دو سهبار، همین تعبیر را به کار برده است. دقت فرمودید! مفهوم این کار، این است که جزئیات حوادث، به اندازه که امروز اهلمرثیه بدان میپردازد، روشن نیست. در نتیجه اگر قرار است سخن سنجیده گفته شود، سخن سنجیده نیازمند تحقیق و تأمل بسیار است و چه بسا حقیقت را «خدا بداند» و برای ما روشن نشود. چنانکه پوشیده دفن کردن و پوشیده ماندن مزار آن بانو، بیحکمت نخواهد بود.
اما این بدان معنا نیست که مسایل مانند حقانیت ادعای حضرت زهرا در خصوص فدک، شهادت مظلومانه آن بانو، دفن شبانه و ظلم در حق حضرت امیر سلام الله علیه را تحت شعاع قرار دهد. حداقل اینکه، خطبهی فدکیه حضرت از مسلمات است؛ اگر هیچ متن متینی وجود نداشت، همین متن به راحتی اثبات کننده بسیاری از حقایق است.
حسیب احسانی
چهاردهم جمادیالثانی 1447